درباره صفحات تقلبي هنرمندان در شبکه هاي اجتماعي و جوانب ماجرا

بازيگران از صفحات جعلي در شبکه‌هاي اجتماعي مي‌گويند
 براي بررسي پديده راه اندازي صفحات جعلي به نام بازيگران و انتشار تصاوير خصوصي شان در شبکه هاي اجتماعي به سراغ خود آن ها رفتيم تا بدانيم چقدر در اين فضا فعال هستند و درباره اين پديده عجيب چه نظري دارند:


فرشيد نوابي: سوء استفاده از نام هنرمندان منحصر به فضاي مجازي نيست
من در يکي از شبکه هاي اجتماعي صفحه دارم. در حال حاضر فناوري به سمتي رفته که ارتباط با مردم خيلي ساده تر شده است و هر روز هم اين فناوري توسعه مي يابد و راه هاي ساده تري براي ارتباط برقرار کردن آدم ها با يکديگر کشف مي شود. ما هميشه در نحوه استفاده دچار مشکل مي شويم يا سوءاستفاده سبب اتفاق هاي بد مي شود. نفس حضور در فضاي مجازي براي هر فرد حقيقي و حقوقي، هنرمند يا فرد عادي چيز بدي نيست. يک تبادل انديشه و ارتباط ساده با مخاطب خواهد بود. در گذشته اين فضا در فيس بوک ايجاد مي شد و اکنون در فضاهاي ديگري چون اينستاگرام اتفاق مي افتد و قاعدتا بر اين فضاها اضافه هم خواهد شد. اين که ما بخواهيم فضايي را به دليل سوءاستفاده هاي احتمالي نفي و از آن پرهيز کنيم، منطقي نيست. اما اين که افراد يا اشخاصي بخواهند از نام و شهرت يک عده استفاده کنند و ناهنجاري به وجود آورند، برخلاف موازين اخلاقي است و بايد به عنوان يک فرهنگ جا بيفتد که عنوان هر فرد فقط متعلق به خود او است و کسي اجازه سوءاستفاده از آن را ندارد و بايد براي اين موضوع راهکار تعريف شود. متاسفانه سوءاستفاده از نام بازيگران مرسوم است و سوء استفاده از نام و شهرت افراد حتي در مجله ها و روزنامه ها هم اتفاق مي افتد؛ به طور مثال با تاسيس يک آموزشگاه از نام چهره ها استفاده مي کنند در حالي که روح آن فرد هم از اين موضوع خبر ندارد. اين سوءاستفاده ها را نمي توان منحصر به فضاي مجازي کرد. معتقدم مردم بايد هوشيار باشند و بخشي از آگاهي را بايد به مردم منتقل کنيم . البته داشتن صفحه براي هنرمند چيز خوبي است و هنرمند از مخاطب انرژي مي گيرد.


مجيد واشقاني: صفحات هواداران فعال تر است
من در اين فضا فعاليت مي کنم، اما باورتان نمي شود طرفدارانم صفحه هاي بسياري از من ساخته اند و آن ها از من فعال تر هستند و اعضاي بسياري دارند. من هم نمي توانم ثابت کنم کدام صفحه اصل است چون عده اي به نام من صفحه باز کرده اند و ادعا مي کنند پيج اصلي مجيد واشقاني است و من هم مي گويم صفحه من اصلي است. اين را هم بگويم به نام من سايت، وبلاگ و در فضاهاي فيس بوک و اينستاگرام هم صفحه درست کرده اند، البته آن ها به من لطف داشته اند. هر چند که يک سري از سايت ها شيطنت هايي انجام دادند و عکسي از من و همسري که ندارم گذاشتند! معتقدم شنونده و بيننده بايد نسبت به اين شايعات هوشيار باشند. البته جاهايي مي خواهي عکس نگيري مي گويند: فکر کرده سوپراستار هاليوود است که از اين اداها از خودش در مي آورد! اکنون هم همه مردم هر کدام يک موبايل با کيفيت دارند و اگر تن به گرفتن عکس بدهي، همه عکس مي گيرند. برخي اوقات هم از ما عکس مي گيرند که اصلا در جريان نيستيم. طرف موبايل در دست وانمود مي کند در حال پيامک دادن است در صورتي که دارد عکس مي گيرد. اگر ما نسبت به انتشار عکس هاي مان حساسيت نشان دهيم، آن ها مي گويند چه بازار داغي داريم. چندي پيش در يکي از همين شبکه ها يک نفر نوشته بود: آقاي واشقاني ازدواج تان را تبريک مي گويم! شما نمي دانيد چه خبر شد.2 هزار پيام تبريک و 2 هزار گلايه و گريه بابت اطلاع ندادن اين شايعه داشتم. من متعجب بودم که اين داستان دروغين از کجا آمده است! معتقدم شرط عقل اين است که مردم هوشيارانه رفتار کنند. خيلي از اين حاشيه ها خواب و خوراک را از خيلي از دوستان همکار گرفته است و به مرز افسردگي رسيده اند.


امير حسين رستمي: هنرمندان شئونات را رعايت کنند
اگر چه فقط در اينستاگرام صفحه دارم اما به فضاي مجازي علاقه ندارم و اگر در همين حد هستم به اين دليل است که دوستان و اطرافيان مي خواهند گاهي اوقات از من خبردار شوند و من هم نمي توانم 4 هزار نفر را در جريان کارها و اوضاع و احوالم بگذارم؛ بنابراين يک عکس در اينستاگرام منتشر مي کنم که سر صحنه فيلم برداري هستم. متاسفانه اکنون صفحه هاي جعلي بسياري به نام هنرمندان وجود دارد که وظيفه مسئولان است تا پيگيري کنند و افراد سوءاستفاده‌کننده را شناسايي کنند. دوستان هنرمندم هم بايد آگاه باشند که فضاي مجازي هيچ تفاوتي با فضاي معمولي ندارد و شئونات را در گرفتن عکس رعايت کنند. من همان گونه که اشاره کردم در اينستاگرام فعاليت دارم و بعيد مي دانم دوام بياورم و به زودي اينستاگرامم را مي بندم؛ چون حوصله فضاي مجازي را ندارم و اين نخستين مرتبه بود که وارد آن شدم.


حسين سليماني: متاسفانه برخي با اين پيج ها کسب در آمد مي کنند
من هم مانند خيلي از دوستانم در فضاي مجازي پيج دارم و عکس خودم را روي پروفايلم گذاشته ام و پيجم فابريک و شخصي است. اما براي خود من ۶-۵ صفحه درست کرده اند ولي آن صفحه رسمي ام فرق مي کند و از فالو کردن مشخص مي شود که کدام صفحه رسمي است. متاسفانه برخي با اين صفحه ها کسب در آمد مي کنند و پول در مي آورند. اگر عکسي خارج از عرف در فضاي مجازي منعکس شود به طور حتم خود بازيگر اشتباه کرده است و متقابلا مردم هم استفاده مي کنند. معتقدم يک سري افراد مشکل روحي و رواني دارند و کمتر به آن ها توجه مي شود؛ بنابراين اين گونه کارهاي غير اخلاقي را انجام مي دهند. دوستي درصفحه من نوشته بود: براي ديدن عکس هاي لو رفته بازيگران به صفحه من مراجعه کنيد! به طور حتم اين فرد مشکل روحي و رواني دارد و مسئله ديده شدنش است. من موافق شبکه هاي اجتماعي هستم چون مي توانيد از اين طريق خبر رساني کنيد.

 تب تند حمله به نام هنرمندان در شبکه‌هاي اجتماعي

چيزي شبيه پاپاراتزي‌ها
فرشيد فريد- در تحليل اقدام بعضي کاربران در بارگذاري صفحاتي با نام چهره هاي محبوب شان شايد در سطحي ترين شکل بتوان گفت که اين دسته افراد به نوعي گروهي از هواداران دو آتشه آن چهره هستند که در قالب “Fan” در شبکه هاي اجتماعي فعاليت مي کنند. اما محتواي بارگذاري شده، نشان مي دهد که مدياي "تصوير" بيشترين حجم داده هاي صفحات را به خود اختصاص مي دهد. البته بايد يک قيد بسيار کليدي به نام "شخصي" را به مدياي تصوير اضافه کنيم. "تصوير شخصي" چهره مورد نظر در شرايطي در صفحات اجتماعي هواداران با نام آن ها بارگذاري مي شود که شايد اگر خود شخص در اين شبکه هاي اجتماعي فعاليت کند هرگز چنين تصاوير شخصي را از خود بارگذاري نکند. بارگذاري اين تصاوير بيشتر شبيه عملکرد «پاپاراتزي ها» است. پاپاراتزي هاي اروپايي که با تصويربرداري مخفيانه از خصوصي ترين لحظات زندگي چهره هاي مشهور براي خود در دهه هاي گذشته ميلادي شهرتي به بار آورده اند.

پشت نقاب شهرت
يکي از مهم ترين مصاديق روانشناسي اجتماعي در مواجهه با اين پديده، همان مسئله معروف مخفي شدن پشت نقابي دروغين براي پرده کشيدن بر کمبودها و ضعف هاي شخصيتي است. اگر نگاه عميق تري به اين اقدام داشته باشيم، قالب اين اقدامات بيشتر شبيه به نوعي پرکردن خلاءهاي عاطفي در ارتباطات اجتماعي است که به بلوغ پنهان در اين اشخاص منجر مي شود. پنهان شدن پشت شخصيت کاذب يک چهره سرشناس هنري يا ورزشي مي تواند شخصيت اجتماعي مخفي را به کاربر بدهد. آن چه که شايد در روابط روزمره زندگي اجتماعي از آن بهره مند نبوده است و خلاء آن در زندگي اش آشکار بوده است.


ترفندي براي شناسايي صفحات اصلي
برخي شبکه هاي اجتماعي چون فيس بوک طي سال هاي اخير براي آن که با شکايت چهره هاي سرشناس از شرکت خود رو به رو نشوند براي شناسايي کاذب بودن يا واقعي بودن نام کاربري اين اشخاص اقدامات امنيتي را لحاظ کرده اند؛ به عنوان مثال فيس بوک «تيک امنيتي» آبي رنگي را به کاربران سرشناس يا همان “celebrities”ها بعد از پاسخ دادن به يک پرسش نامه امنيتي اهدا مي کند. تيکي که به نوعي رسميت هويت آن کاربر را تاييد مي کند. امري که تا يکي دو سال پيش براي کاربران ايراني چندان آشنا نبود و اين تيک را بيشتر کاربران خارجي داشتند. چهره هايي چون «رافائل نادال» در دنياي تنيس، «نيکول کيدمن» در دنياي هنرپيشگي و بسياري ديگر اين تيک امنيتي را داشتند اما امروز و در ماه هاي اخير شاهد آن هستيم که برخي چهره هاي هنري ايراني چون «نيکي کريمي»، «بهرام رادان» و... اين تيک امنيتي را گرفته اند. به نظر مي رسد فيس بوک با درک حساسيت اين ماجرا، گوي سبقت را از ديگر شبکه هاي اجتماعي ربوده است.


نمونه‌هايي تامل برانگيز
در اينجا دو نمونه از حضور چهره هاي سرشناس دنياي سينما و تلويزيون در شبکه هاي اجتماعي را براي شما عنوان خواهيم کرد. مقايسه نوع بارگذاري داده ها و تصاوير در اين چند نمونه خالي از لطف نيست.


چند دليل ساده براي کشف حقيقت
چند عامل وجود دارد که توجه به آن ها در همين چند صفحه يادشده متعلق به چهره هايي چون رادان، کريمي، نامداري و جوزاني مي تواند به شما کمک کند تا صحت يا کذب بارگذاري اين صفحات توسط خود افراد را تشخيص دهيد:

نخست مقدار بارگذاري است. بارگذاري اين صفحات توسط اشخاص غيرحقيقي معمولا خيلي سريع انجام مي شود و هيچ قانون خاصي ندارد. در شرايطي که خود اين چهره هاي سرشناس به دليل مشغله هاي کاري و فکري به مقدار خاصي صفحه شان را به روزرساني مي کنند.دوم اين که معمولا استفاده بي پروا از تصاوير شخصي در اين گونه صفحات نشان دهنده آن است که افراد حقيقي بر آن صفحه مديريت کاربري ندارند؛ چرا که آن ها خوب مي دانند که استفاده از تصاوير شخصي آن هم بدون رعايت الزامات قانوني و شرعي مي تواند براي آن ها عواقبي داشته باشد. سومين نکته هم شايد آن باشد که اين افراد در تاييد درخواست دوستي افراد بسيار محتاط هستند و به راحتي هر نامي را تاييد نمي کنند.
چهارمين نکته مشابه مورد دوم است، اگر ديديد محتواي يک صفحه عجيب است و سياسي مي زند بدانيد که پيج رسمي نيست.


نظرات شما عزیزان:

بسیجی
ساعت10:53---27 آبان 1393
زهی خیال باطل

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ایران ، اجتماعی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393برچسب:, | 10:42 | نویسنده : valeh |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.